آمار
ورود کاربران
روانشناسی ورزش در بر گیرنده گزینش درست و برانگیختن ورزشکاران است به گونهای که هر ورزشکار بتواند در بالاترین حد توانایی خود به رقابت بپردازد.
ورزشکاران در این راستا باید راهبردهایی را بکار گیرند تا رقیبان را روحیه زدایی کنند،باسطح بسیار بالای فشار مقابله و یا آن را کم کنند، از داروها سو استفاده نکنند,راهبردهای تیمی موفقیت آمیزی را بکار گیرند و مهارتها را آموزش دهند و بیاموزند.
مطالعه روانشناسی و استفاده از آن در موقعیت ورزشی شخص را توانا میسازد که: ١- رفتاری را توصیف کند( ورزشکاران تیمی که پیوسته برنده میشوند نسبت، به گروه دیگر دوستانه رفتار میکنند تا ورزشکارانی که پیوسته میبازند) ۲- رفتاری را تبیین میکنند.
امروزه متخصصان فیزیولوژی ورزش از دانش روانشناسی ورزشی برای کمک به شرکتکنندگان در برنامههای باز پروری قلبی استفاده میکنند تا آنها بر ترس خود نسبت به از سرگیری و شروع تمرین غلبه کنند.
دست اندر کاران تیمهای جوانان برای اطمینان از کسب تجارب مثبت از سوی ورزشکاران جوان، از روانشناسی ورزشی بهره میگیرند.
و نهایتا مربیان در تمام سطوح از تکنیکهای روانشناسی ورزشی همچون کنترل هیجان، تصویر سازی ذهنی، هدف گزینی و انگیزش کمک میگیرند تا ورزشکاران را در تکامل بخشیدن اجراهایشان یاری دهند.
اکنون با پیشرفت علم روانشناسی ورزشی، بحث مهارتهای روانی در اجرای عملکردهای ورزشی از اهمییت بسزایی برخوردار شده است و در حالی که قبلا به اهمیت آماده سازی جسمانی تاکید میشد امروزه قهرمانان هرچه بیشتر بر آماده سازی روانی توجه و تاکید میکنند.
تجارب کسب شده آنان حاکی از آنست که وقتی در میدانهای بزرگ با قهرمانانی همتراز به لحاظ جسمیبه رقابت میپردازند، سرانجام آمادگی روانی پیروزی را به نفع یکی از طرفین رقم خواهد زد.
از آنجایی که روانشناسی به مطالعه رفتار میپردازد، بالطبع موضوع روانشناسی ورزشی نیز مطالعه حرکات و فعالیتهای ورزشی در تمام ابعاد از فعالیت حرکتی یک کودک دبستانی تا مسابقات جهانی و المپیک میباشد.
اگرچه اهمیت مسایل روانی در ورزش از چندین سال پیش شناخته شده است با این حال روانشناسی ورزشی هنوز دانشی بسیار جوان میباشد و در خلال دهههای اخیر علاقه و توجه به «روانشناسی ورزشی شناختی» افزایش چشمگیری یافته است.
ابتدا تمام تلاشها در این حیطه معطوف به مردان قهرمان بود اما در سالهای اخیر این روند متحول شده است و روانشناسی ورزشی قهرمانان زن و مرد حرفهای و برجسته افراد شرکت کننده در فعالیتهای غیر حرفهای را نیز مورد توجه قرار میدهد.
به عبارتی هدف روانشناسی ورزشی کمک به ورزشکاران در تمام ردههای سنی از نوجوانان تا بزرگسالان است.
منبع : روانشناسی ورزشی
اسکان غیررسمی، به سبب ایجاد فقر و گسترش آن و نیز به مخاطره انداختن محیطزیست و تحمیل هزینههای سنگین برای حل مشکلات، تهدیدی جدی برای پایداری و انسجام جامعه شهری تلقی میگردد، سکونتگاههای غیررسمی به عنوان آیینه تمامنمای مسایل شهری، جایگاه و اهمیت خاصی در تحقیقات علمی پیدا کرده است.
فقر مسکن یکی از مشکلات کشورهای در حال توسعه است که اغلب بهصورت اسکان غیررسمی جلوه میکند.
اینگونه سکونتگاهها، در واقع شکل بیضابطهای از تجمع مکانی گروههای کم درآمد در نقاط آسیبپذیر شهر است که به صورت کاملا سازمان نیافته ایجاد میشود.
در واقع بهبود کیفیت زندگی در هر جامعه ای، یکی از مهمترین اهداف سیاستهای عمومی آن جامعه می باشد.
امروزه با افزایش مهاجران به شهرهای بزرگ جهت دستیابی به شغل و وضعیت بهتر اقتصادی و به دلیل عدم توانایی اسکان در بخشهای رسمی شهری به قسمتهای حاشیه ای شهرها و سکونتگاههای غیررسمی متوسل می شوند.
در این قسمت از شهرها زیرساختهای لازم شهری فراهم نبوده و ساکنان این مناطق از کیفیت زندگی مطلوبی برخوردار نیستند این مشکل در کلانشهر تهران هم در محلات مختلف وجود دارد؛ بنابراین، ضروری است در این سکونتگاهها میزان رضایت از کیفیت زندگی مورد بررسی قرار گرفته و مهمترین عوامل نارضایتی شناسایی شده و برای برطرف کردن این موارد اقدام گردد.
رشد شتابان شهرها طی دهههای اخیر و دگرگونیهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنها، موجب مشکلهای عدیدهای مانند شکلگیری سکونتگاههای غیر رسمی و به تبع آن، پیشیگرفتن نیازها از امکانات موجود در شهرهای مختلف شده است.
منبع : سکونتگاه های غیررسمی
سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمانی به عنوان یکی از تحولات مهم در دنیای فناوری اطلاعات و همچنین محبوبترین استاندارد نرم افزار کسب و کار در دهه گذشته پذیرفته شده اند.
برنامه ریزی منابع سازمانی به عنوان چارچوبی برای سازماندهی، تعریف، و استاندارد کردن فرآیندهای تجاری لازم برای طراحی و کنترل کاری سازمان بهطوری که سازمان بتواند از دانش داخلی خود برای یافتن مزیتهای خارجی استفاده کند، تعریف میکند.
سیستم کامل باید بتواند به فرآیندهای تجاریای که در مناطق دیگر کارکردی قرار دارند خدمات دهد- مالی و حسابداری، منابع انسانی، حقوق و دستمزد، و فروش/ بازاریابی، و غیره.
هدف ما در این مقاله شناسایی سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمانی و نحوه پیاده سازی آن در سازمانها و همچنین عوامل ریسک برنامه ریزی منابع سازمانی میباشد در سالهای اخیر سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان( ERP) مورد توجه سازمانهای ایرانی قرار گرفته است و بسیاری از سازمانهای بزرگ کشور، پروژههایی را برای انتخاب و پیاده سازی ERP اجرا کردهاند.
عوامل ۲۶ گانه موفقیت، هم در مقایسه با یکدیگر و هم در قالب محور اصلی خود( یکی از محورهای چهارگانه) مورد رتبه بندی قرار گرفته و اولویت( میزان تقدم و تاخر) آنها مشخص شده است؛ بهنحوی که ۷ عامل از اولویت A( ضرورت توجه در فاز مقدماتی یا تصمیم به استقرار پروژه )، ١۳ عامل از اولویت B( ضرورت توجه در فاز طرح ریزی پروژه) و ۶ عامل از اولویت C( ضرورت توجه در فاز اجرای پروژه به صورت عملیاتی) برخوردار بودهاند.
سازمانها سیستمهای برنامهریزی منابع سازمانی را بهمنظور ارتقا بهرهوری عملیاتی و اثربخشی کسبوکار اجرا میکنند.
سیستمهای برنامه ریزی منابع سازمان با در اختیار داشتن طیف وسیعی از کارکردها و بهرهبرداری از بهترین تجارب، عرصه جدیدی از کاربرد علم و فناوری و انجام بهینه فعالیتها در هر بنگاه اقتصادی را فراهم ساختهاند.
اگرچه در کشور ما اجرای بهترین تجارب دشواریهای فراوانی دارد ولی میتوان با درک آنها، راه را برای بهبود فرایندهای عملیاتی و مالی بهگونهای فراهم کرد که با ترویج تفکر فرایندمحور، ارزشافزوده بیشتری نصیب بنگاههای اقتصادی شود.
برنامه ریزی طراحی محور رویکردی میانی بین برنامه ریزی شهری و طراحی شهری محسوب میشود.
این رویکرد به دنبال عدم پاسخ گویی مناسب طرحهای سنتی توسعه شهری به مسایل کیفی موجود در محیطهای شهری مطرح شده است.
به دلیل توجه این رویکرد به موضوع کیفیت محیط شهری و همینطور سنجش اثربخشی آن در نظام مدیریت فضاهای شهری،این مقاله ضمن بازشناسی مفهوم نظری این رویکرد، کاربست برنامهای آن در ارتقای کیفیت محیط شهری در یک محدوده نمونه( فضای فرهنگی و هنری شهرتهران- تیاتر شهر و پهنه پیرامون) را مدنظر قرار میدهد و «دستور کار توسعه» را به عنوان یکی از ابزارهای عملیاتی کردن برنامههای پیشنهادی این رویکرد به کار میگیرد.
رشد سریع شهرها به خصوص شهرهای بزرگ، با ویژگیهایی چون، تمرکز زیاد جمعیت و فعالیت تاثیرات منفی بر محیط شهری داشته است.
در چنین شرایطی و با توجه به برآوردن نیازها و انگیزههای اساسی انسان در محیطهای شهری، مفهوم کیفیت محیط شهری در ادبیات شهرشناسی، برنامهریزی، طراحی و مهندسی شهری مورد توجه قرار گرفته است.
کیفیت محیط شهری تحت تاثیر مستقیم معیارهای محیط زیستی، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی است.
ارزیابی کیفیت محیط شهری اولین گام در مدیریت نواحی سکونتی است که از عوامل زیادی متاثر میباشد از مهمترین این عوامل میتوان به آلودگیها( هوا، آب، فاضلابهای شهری، زباله و..) اشاره کرد.
رشد سریع شهرها و توسعه کالبدی آن موجب بروز بحرانهای مختلف در زندگی شهری نظیر مشکلات محیطی و نزول کیفیت محیط شده است.
در پی این امر، لزوم توجه به مفهوم کیفیت و ارتقا آن در محیطهای سکونتی در کنار توجه به مسایل کمی بیشتر احساس میشود.
در ایران نیز به دنبال افزایش شهرنشینی و سرعت بالای تغییرات در بافتهای شهری به دلایل مختلف، کیفیت محیط در نواحی شهری به شدت تنزل یافته است.
کیفیت محیط شهری یک مفهوم چند بعدی است که به عنوان یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی میتواند تاثیرات همه جانبهای در زندگی شهروندان داشته باشد و با مفاهیمی همچون کیفیت مکان، ادراک میزان رضایت و نارضایتی ساکنین از محیطهای سکونتی و غیره اشتراکاتی داشته و در بسیای از موارد به عنوان معانی مشابه قلمداد میشود.
منبع : کیفیت محیط شهری
سواد رسانهای( Media Literacy) مجموعهای از مهارتهای قابل یادگیری است که به توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل و ایجاد انواع پیامهای رسانهای اشاره دارد و یک مهارت ضروری در دنیای امروزی به شمار میرود.
افراد، با سواد رسانهای قادر به کشف پیامهای پیچیدهی موجود در محتوای تلویزیون، رادیو، روزنامهها، مجلات، کتابها، بیلبوردهای تبلیغاتی، اینترنت و سایر رسانههای مستقل خواهند شد.
مهمترین مساله این است که میزان سوادرسانهای دانش آموزان درچه سطحی است و ارتباط بین سوادرسانهای و آسیبهای اجتماعی نوپدید فضای مجازی چگونه است ؟ با توجه به زندگی درعصر اینترنت و استفاده روزافزون دانش آموزان ازاین رسانه تعاملی، و ازسویی افزایش آسیبهای اجتماعی نوپدید فضای مجازی، ارتقای سواد رسانهای میتواند نقش موثری درکاهش این نوع آسیبها واستفاده نقادانه وهوشمندانه ازاینترنت داشته باشد.
مارشال مکلوهان اولین بار در کتاب خود تحت عنوان "درک رسانه: گسترش ابعاد وجودی انسان"، این واژه را بکار برد و نوشت: «زمانی که دهکده جهانی تحقیق یابد، لازم است انسانها به سواد جدیدی بنام سواد رسانهای دست یابند». "آرای لن مسترمن" از برجستهترین متفکران حوزه بینالمللی آموزشهای رسانهای بشمار میرود؛ که در سال ١۹۸۵ به انتشار کتابی بنام "Teaching the media" اقدام نمود و پس از آن کتاب "آموزش رسانهای در اروپای دهه ١۹۹۰" را روانه بازار کرد.
سواد رسانهای مهارتی است که اهمیت آن در دنیای امروز كمتر از سواد خواندن و نوشتن نیست؛ زیرا به جهت فراگیری اطلاعات گسترده و در دسترس قرار گرفتن آسان حجم بالای اطلاعاتی، قرار گرفتن در دام معاندان با ترویج اخبار کذب یا اطلاعات مهندسیشده، ممکن الوقع است.
با نگاهی دقیق و عمیق به وضعیت موجود کشور در حوزه سواد رسانهای و همچنین با توجه به هجمه گسترده و تلاش شبانهروزی شبکههای رسانهای بیگانه و بعضا معاند، روشن است که چندان مطلوب نبوده لذا اهمیت برنامهریزی و اجرای هماهنگ و دقیق برنامهها از سوی تمام آحاد مردم و مسیولان ضروری است.
هرچند تمام ایدیولوژیهای رسانهای منفی نیستند و رسانهها ایدیولوژیهای مثبت هم دارند اما افرادی که سواد رسانهای کمی دارند، باید پیامهای رسانهای را همانگونه که رسانهها ارایه میکنند، بپذیرند و میخهای گرد پیامهای رسانهای را در سوراخهای چهارگوش و مربع شکل زندگی خود چفت کرده و تطبیق دهند.
منبع : سواد رسانه ا ی
مدیریت دانش یعنی فرآیند استفاده خلاق، موثر و کارآمد از کلیه دانش و اطلاعات در دسترس سازمان به نفع مشتری و در نتیجه به سود خود سازمان و یا به عبارت دیگر فرآیند تبدیل دانش ضمنی به دانش کاربردی.
مدیریت دانش رویکرد نظام مند خلق، دریافت، سازماندهی، دستیابی و استفاده از دانش و آموختهها در سازمان است که در سازمانهای آموزشی به بهبود تصمیم گیری، انعطاف پذیری بیشتر، کاهش بار کاری، افزایش بهره وری، ایجاد فرصتهای جدید کسب و کار، کاهش هزینه، و بهبود انگیزه کارکنان کمک میکند.
مدیریت دانش یکی از ابزارها برای مقابله با مسایل جاری سازمان و موضوع مهمی است، زیرا به مهمترین سرمایه ارزشمند سازمان یعنی سرمایه فکری( Intellectual capital) مربوط میشود.
مدیریت دانش جدید نامی است برای مباحث، مدلها و اقدامهایی كه موجب گسترش قلمرو مدیریت دانش در تسهیم، انتشار و بازیابی دانش و نیز آموزش و یكپارچهسازی دانش سازمانی بهطور جمعی( مانند تولید یا ایجاد دانش) میشود.
ایدهی مدیریت دانش جدید براساس تحلیل مك الروی( ١۹۹۹) دربارهی دو نوع از توجهات بنیادی مدیریت دانش مطرح گردید.
مك الروی( با وام گرفتن مفهوم عرضه و تقاضا از اقتصاد) از یكسو به یكپارچگی دانش، به عنوان مدیریت دانش، در سمت عرضه توجه میكند؛ زیرا وی چنین فرض میکند كه دانش در سازمان موجود است و مسیله مدیریت دانش، در اختیار قرار دادن دانش موجود در دسترس افراد مناسب در زمان مناسب است.
از سوی دیگر مک الروی ایجاد دانش را به عنوان سمت تقاضای مدیریت دانش نیز معرفی میكند؛ زیرا فرض بر این است كه دانش باید در پاسخ به تقاضاهای موجود تولید شود و این افراد هستند که خود باید تقاضا برای تولید دانش را سازماندهی كنند و ساختارهایی را ایجاد نمایند كه در برآورد این تقاضا موفق عمل كند؛ در حالی كه ابتدا، چه در تیوری و چه در عمل تنها به سمت عرضهی مدیریت دانش توجه میشد( نسل اول مدیریت دانش ). در سالهای اخیر نگرشی گسترش یافته كه هر دو سمت عرضه و تقاضا را دربرمیگیرد.
ایجاد صنعت اغلب با سطوح پایین بهرهوری وابسته است، یکی از دلایل مد نظر برای مدیریت دانش ضعیف از ایجاد اشتباهات در یک پروژه، اغلب دوباره در پروژههای آینده تکرار شدهاند.
مدلسازی ایجاد اطالاعات( BIM) یک فناوری است که باعث ایجاد یک تغییر پارادایم در صنعت تاسیس، مهندسی و معماری( AEC) است.
منبع : مدیریت دانش
مدیریت تعارض یعنی مدیریتی که بتواند در شرایط تعارض به بهترین شکل سازمان را اداره کرده و بین کارکنان و سازمان تعادل ایجاد کند و تعارض ایجاد شده را از بین ببرد.
بطور کلی مدیریت تعارض فرآیند تشخیص نقش مناسب تعارض در بین گروهها و استفاده مناسب از فنون مربوطه برای برطرف کردن یا تحرک آنها برای اثربخشی سازمانی است.
توانایی برخورد با تعارض و مدیریت آن در موفقیت مدیران نقش ارزندهای دارد.
از دیدگاه سنتی، تعارض اساسا مخرب است.
باید از آن اجتناب كرد و آن را سركوب كرد و یا به سرعت به حل و فصل آن پرداخت.
از دیدگاه نوین، تعارض آشكار میان كاركنان، نشانهای از سلامت سازمانی محسوب میشود؛ چرا كه تعارض میتواند مشكلات پنهان را نمایان سازد، آنها را حل كند و راه را برای افزایش میزان اثربخشی سازمانی و ایجاد تغییرات مناسب هموار سازد.
چنانه سعی شود با كاربرد راهبردهای مدیریت تعارض، تعارضات از ساختار مناسب برخوردار شوند، امكان افزایش خلاقیت و اثربخشی فراهم میگردد.
تعارض مهمترین عارضه رفتار گروهی میباشد.
مدیری که اصول اساسی تعارض و مذاکره را میداند، دارای آمادگی بیشترین خواهد بود تا بهطور موفقیت آمیز با این موقعیتهای اجتناب ناپذیر، برخورد کند.
تعارض میتواند با استفاده از مهارتهایی چون ارتباطات موثر، حل مساله و مذاکره مدیریت شود.
قبل از هر چیز برای اداره تعارض باید آن را شناسایی و تجزیه و تحلیل کرد و علل ایجاد تعارض را مورد بررسی قرار داد.
پس از تشخیص تعارض و علل آن، نکته کلیدی در مدیریت تعارض، انتخاب سبک مناسب جهت بهره برداری موثر از آن است.
زیرا توانایی برخورد با تعارض و اداره آن، در موفقیت مدیران سازمانها نقش ارزندهای دارد.
اگر تعارضها سازنده باشند، موجب بروز افکار نو و خلاق میشوند و زمینه تغییر و نوآوری و تحول سازنده را در سازمان فراهم میسازند و در نهایت به مدیریت کمک میکنند تا به اهداف سازمانی خویش نایل آید.
منبع : راهبردهای مدیریت تعارض
در واقع بیشتر سازمانها نمیمیرند، آنها تجدید ساختار میشوند، گاهی به ادغام با دیگر سازمانها روی میآورند، یا کلا به حوزه فعالیت جدیدی وارد میشوند و یا در قالب سازمان دیگری شکل میگیرند و این خود تشخیص معادله بقا را دشوار میسازد.
بعلاوه ساده لوحانه است که چنین فرض کنیم سازمانهایی که اثر بخش نیستند بدنبال بقا نیستند.
یا فرض نماییم سازمانهایی که اثر بخش هستند عمدا در پی بقا نیستند.
تعداد معدودی از تحقیقات صورت گرفته پیرامون اثر بخشی از معیارهای چند گانه استفاده کردهاند و خود معیارها نیز از مقیاسهای عمومی نظیر کیفیت، روحیه و معیارهای تخصصی نظیر نرخهای حوادث و میزان غیبت در کار تشکیل شدهاند و این امر باعث گردیده که اثر بخشی برای افراد مختلف معانی مختلفی پیدا کند.
محققانی که از معیارهای چند گانه استفاده کردهاند به این مهم پی بردهاند که چون سازمانها ممکن است براساس عوامل مختلف و مستقل از هم اثر بخش یا غیر اثر بخش باشند، لذا نمیتوان برای اثر بخشی تعریف واحد وعملیاتی ارایه داد.
این باور که اثر بخشی به تعریف در نمیآید بطور وسیعی مورد قبول واقع گردیده است.
بهعبارت دیگر اندازهای است که یک سازمانبه اهدافش تحقق میبخشدمدلهای مختلفی برای بررسی میزان اثربخشی سازمانی ایجاد شدهاند.
در سازمانهای تجاری برای سنجش اثربخشی سازمان از روش مبتنی بر تامین هدف یا نیل به هدف استفاده میشود؛ زیرا میتوان هدفهای تولیدی شرکت را بهآسانی اندازهگیری کرد.
معمولا سازمانها عملکرد خود را برحسب سودآوری، رشد، سهم بازار و بازده سرمایهگذاری اندازهگیری میکنند.
منبع : اثربخشی سازمانی
اخلاق حرفه ا ی، تاثیر چشمگیری بر روی فعالیتها و عملکرد فردی و گروهی و نتایج سازمان دارد.
مهمترین منبع هر سازمان كه تعیین¬كننده جهت¬گیری و عملکرد آن می¬باشد، منابع انسانی است.
در این مطالعه، مشخصههای طولی فرسودگی شغلی، درگیری شغلی و اعتیاد به کار در میان کارکنان با تحصیلات عالی مورد بررسی قرار گرفت.
ابتدا، مدل سازی مشخصه پنهان، دو طبقه پنهان را نشان داد: معتاد به کار خسته و درگیر.
دوم، نتایج نشان داد که کارکنان با مشخصه درگیر، سطح بالایی از انرژی و تعهد و وفاداری را تجربه کردند، در حالی که کارکنان با مشخصه معتاد به کار خسته، خستگی، بدبینی و اعتیاد به کار را تجربه ¬کردند.
بدبینی اجتماعی در گذر از آموزش به کار، سلامت روان ناکافی را در کار پیش بینی کرد.
علاوه بر این، اعتیاد به کار در دوران کاری کارکنان معتاد به کار خسته، کاهش یافت که نشان دهنده روند مثبت در دوران کار است.
درنهایت، کارکنان درگیر، استقلال و آرامش، رضایتمندی از زندگی و پاداشها را تجربه کردند.
درگیری شغلی بهعنوان نگرش، عامل مهمی است که به کارایی و اثربخشی سازمان کمک میکند.
درگیری شغلی مبتنی بر نحوه ادراک کارکنان از محیط کاری و شغل خود و درهم آمیختن کار و زندگی شخصی است که سطح پایین آن، در بین کارکنان منجر به کاهش عملکرد در سطوح مختلف سازمان میشود.
منبع : درگیری شغلی
درشرایط دنیای امروز اگرسازمانی درجهت نوآوری اقدام جدی انجام ندهد قطعا با شکست مواجه خواهد شد زیرا توسعه علم و تکنولوژی و ورود کالا و تولیدات جدید به قدری زیاد است که سازمانهای غیرپویا و بدون نوآوری خیلی سریع ازصحنه رقابت خارج شده و امکان تاثیر گذاری و مقابله با مسایل جدید را از دست میدهند و تبدیل به سازمانهای بسته و ایزوله میشوند که این عامل سبب عقب ماندن سازمان و عدم انجام موفقیت امیز ماموریتهای سازمانی آن میگردد لذا باتوجه به اهمیت و ضرورت نوآوری درسازمانهای امروزی تحقیق حاضر ضمن پرداختن به مفهوم نوآوری سازمانی و اهمیت و ضرورت آن به بررسی موانع و چالشهایی که درمسیر بروز نوآوری وجود دارد میپردازد و سپس پس ازبررسی این موانع به شناسایی عواملی که درسازمانها موجب توسعه و بهبود نوآوری میشود میپردازد.
لذا با توجه به اهمیت موضوع در پژوهش حاضر به بررسی مفهوم نوآوری سازمانی، اهمیت و ضرورت آن، مولفه ها، چالشها و ارایه راهکارهایی جهت توسعه آن در سازمانها پرداخته شده است.
نوآوری به معنای عملی کردن یک تفکر خلاق است و نوآوری سازمانی کلید موفقیت در عرصه تکراری سازمان است.
زمانی که از مبحث نوآوری سخن به میان میآید، اذهان ناخواسته به سوی نوآوری محصول و بعضا فرایند تولید آن متمرکز میشود،حتی در بعضی مواقع در مورد نوآوری خدمات هم صحبتی به میان نمیآید. اما نوآوری در فرآیند، بازاریابی و مدیریت نیز، لازم است.
وقتی راجع به اهمیت نوآوری و سازوکارها میپردازیم باید توجه داشت که تنها در یک محیط رقابتی «جهانی» است که میتوان درباره این مفاهیم بحث کرد.
در حالی که ما در این برهه از زمان به نوآوری در کل فرایندهای سازمان؛ یعنی فرایندهای پشتیبانی، عملیاتی و بهخصوص فرایند مدیریتی نیاز داریم و بدون سامان دادن به این فرایندها، عملا نوآوری محصولی مفید و موثر واقع نخواهد شد.
در ابتدای این بحث در مورد ضرورت گسترش مفهوم مدیریت نوآوری به کل فرایندهای سازمان میپردازیم و اینکه تاکنون بهدلیل غفلت از نوآوری در فرایندها از چه دستاوردهایی محروم ماندهایم.
در مرحله بعد با توجه به اینکه فناوری اطلاعات توانسته است نوآوریهای اساسی در فرایندهای کل سازمان ایجاد کند، نقش و اهمیت آن در ارایه نوآوری و در فعالیتهای مدیریت را مورد بحث و تبادلنظر قرار خواهیم داد. وقتی راجع به اهمیت نوآوری و سازوکارهای آن بحث میشود بایستی به این نکته توجه داشت که تنها در یک محیط رقابتی «جهانی» است که میتوان درباره این مفاهیم بحث کرد.
منبع : نوآوری سازمانی