انجمن دانشجویان - 11

برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
برای سفارش تبلیغات کلیک کنید

آرشیو

آمار

آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب : 139
کل نظرات : 0
آمار کاربران آمار کاربران
افراد آنلاین : 2
تعداد اعضا : 0
آمار بازدیدآمار بازدید
بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 39
ورودی امروز گوگل : 0
ورودی گوگل دیروز : 0
آي پي امروز : 9
آي پي ديروز : 34
بازدید هفته : 101
بازدید ماه : 410
بازدید سال : 1,681
بازدید کلی : 10,244
اطلاعات شما اطلاعات شما
آی پی : 3.148.107.255
مرورگر : Safari 5.1
سیستم عامل :
امروز : شنبه 29 اردیبهشت 1403

ورود کاربران


رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد

در پی دگرگونی‏‌‌های نظام بین الملل و پررنگ شدن نقش بازیگران غیردولتی و افکار عمومی شکل‏‌‌های جدیدی از دیپلماسی در کنار دیپلماسی سنتی به کار گرفته شده است.
رسالت بنیادین دیپلماسی، مدیریت بر روابط میان کشورها و نیز روابط بین کشورها و سایر بازیگران بین الملل بوده است.
در این مقاله بهطور کلی ویژگی‏‌‌های دیپلماسی سنتی و دیپلماسی نوین را مورد توجه قرار می‌دهیم و براساس روش توصیفی- تحلیلی به این سوال اصلی پاسخ دیهم که جایگاه دیپلماسی عمومی در حقوق دیپلماتیک چگونه قابل تبیین و ارزیابی است.
بر این اساس مطالعه اندیشه امام علی علیهم السلام در زمینه مورد بررسی چارچوبی مدون از تنظیم دستور کار دیپلماسی عمومی در گفتمان اسلامی ارایه می‌دهد.
شناخت شاخص‏‌‌های دیپلماسی عمومی در اندیشه امام علی علیهم السلام علاوه بر ارایه دستور کار مدون فرآیند دیپلماسی عمومی در اسلام، تفاوت‏‌‌های دیدگاه اسلامی و غربی را نیز در زمینه مورد بررسی مشخص می‌کند لذا سوال اصلی پژوهش این است که شاخص‏‌‌های مدیریت دیپلماسی عمومی در اندیشه امام علی علیهم السلام بر چه مبنایی قرار دارد؟ بررسی و ادعای اصلی پژوهش این است که شاخص‏‌‌های مدیریت دیپلماسی عمومی در اندیشه ایشان بر مبنای تکریم انسانیت و در راستای اهداف صلح و امنیت جهانی است.
دیپلماسی عمومی فرایند ارتباط مردم یک کشور با عامه مردم کشورهای دیگر برای شناساندن ایده‌های خود و شناخت ایده‌های آن‌ها و آرمان‌های ملی، معرفی نهادها، فرهنگ و هنجارها و تبیین اهداف سیاست‌های خود را شامل می‌شود.
گفتمان قوی انقلاب اسلامی ایران نیز قوی‌ترین ابزار هنجارساز و تاثیرگذار در منطقه خاورمیانه و جهان اسلام بوده و اثرات تعیین‌کننده آن مورد اذعان موافقان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران می‌باشد تغییر شرایط و مطرح شدن مولفه‏‌‌های جدید و تاثیر گذار در عرصه بین المللی باعث شده است تا کشورها برای پیشبرد هر چه بهتر منافع ملی خود، به نقش دیپلماسی عمومی در سیاست خارحی اهمیت بسیار قایل شوند

منبع : دیپلماسی عمومی

نویسنده:

تاریخ: سه شنبه 25 تیر 1398 ساعت: 12:02

نظرات(0)

تعداد بازديد : 36

به این پست رای دهید:

همچنین علوم انسانی اسلامی مسیول پیاده‌سازی بایدها و نبایدهای ارایه‌شده از سوی فقه حکومتی و سنجش وضعیت موجود با شاخص‌های ارایه‌شده از همان ناحیه است تا کنش‌های کنشگران و زمینه‌های کنش آنها را به وضعیت مطلوب برساند.
از طریق این نگاه، تقسیم‌بندی نوینی در حوزه علوم پیشنهاد می‌شود که انفکاک بین علوم انسانی و فقه حکومتی از بین می‌رود.
"محمدنقیب العطاس" یکی از موافقان و نظریه‌پردازان اسلامی‌سازی معرفت است.
وی با تبیین حقیقت علم و ایمان و انسان و جایگاه انسان در هستی به پیوند علم با انسان و دین پرداخت و علم‌دینی را تفسیر کرد.
انسانی و کاربردی‌غربی و فرایند اسلامی‌سازی علوم در این دیدگاه عبارت است از: ١. شناسایی عناصر کلیدی از علوم‌اسلامی؛ ۲.
جایگزینی عناصر کلیدی‌اسلامی با غربی؛ ۳.
ابتنای علوم‌طبیعی و کاربردی بر عناصراسلامی ۴.
دیدگاه استقلال دو حوزه علم و دین از یکدیگر بر آن است تا از یک سو به تعارض این دو حوزه معرفتی پایان دهد و از دیگر سو، بر نقش علم در اداره عرصه‏‌‌های غیراختصاصی دین تاکید ورزد.
استاد جوادی آملی جداانگاری علم و دین را محصول تصوری ناصواب از علم و دین، و تبیین نسبت واقعی علم و دین را در گرو تعیین جایگاه عقل در درون هندسه معرفت دینی می‌دانند.
در این دیدگاه عقل، همگام با قرآن و سنت، تامین کننده معرفت دینی است و از این رو، معرفت عقلانی و دانش علمی از قلمرو معرفت دینی بیرون نبوده و هرگز در مقابل دین قرار نمی‌گیرد.
در این دیدگاه عقل، در برابر نقل، قرار می‌گیرد، نه در برابر دین.
از این رو، از این منظر، علم یکسره دینی شده و چیزی به نام علم غیردینی وجود نخواهد داشت.
این مقاله بر آن است تا ضمن بر شمردن ارکان، مبادی و پیش فرض‏‌‌های این نظریه، به کارکرد آن در تصویر علم دینی و اسلامی کردن علوم بپردازد.

منبع : علم دینی

نویسنده:

تاریخ: سه شنبه 25 تیر 1398 ساعت: 11:51

نظرات(0)

تعداد بازديد : 43

به این پست رای دهید:

درسطح بین‌المللی نیز قانونی جلوه دادن در‌آمد‌های غیر قانونی و عواید حاصل از ارتکاب اعمال مجرمانه در نیمه دوم سده بیستم میلادی تحت عنوان «Money Laundering»( پول‌شویی) شناخته شده است.
پولشویی به مجموع عملیات بر روی اموال نامشروع مانند مواد مخدر، سرقت، کلاهبرداری و .
در عملیات پولشویی، به عنوان یک فعالیت مجرمانه مالی، درآمد‌‌هایی که زاییده فعالیت‏‌‌های غیر قانونی است، به گونه‌ای با درآمد‏‌‌های حاصل از فعالیت‏‌‌های قانونی در می‌آمیزد که شناسایی و تفکیک آنها از یکدیگر ممکن نیست.
قانونگذار ایران متعاقب تصویب کنوانسیون‏‌‌های بین المللی وین( ١۹۹۸ )، پالرمو( ۲۰۰۰) و مریدا( ۲۰۰۳) و مصالح عمومی جامعه، قانون مبارزه با پول شویی را در سال ١۳۸۶ به تصویب رساند، اما در تدوین آن کارشناسی لازم راجع به عناصر موضوعی و مجازات آن صورت نگرفته است، به گونه‌ای که اولا غالب مصادیق رفتار ارتکابی با یکدیگر از لحاظ مفهوم و مصداق تداخل دارند، ثانیا با دیگر قوانین کیفری در تعارض‏‌اند و ثالثا پول شویی و آنچه در حکم پول شویی است، یکی انگاشته شده است و نیز موضوع جرم پول شویی که عایدات مجرمانه است، برخلاف کنوانسیون‏‌‌های مذکور در مفهوم مضیق مال محصور شده و همچنین برای تعیین جرم منشا هیچ معیاری منظور نشده است.
.. ...و مال بد را به مال خوب تبدیل نکنید .
.. پدیده مجرمانه از دیرباز با جامعه انسانی همراه بوده است، تحولات اجتماعی، توسعه جوامع و حتی تدبیر گوناگون برای بازدارندگی مجرمان، توفیق کاملی نداشته‏‌اند !
و پدیده مجرمانه یکسره با شرایط زمان در حال حرکت و سازگاری بوده است.
یکی از مصادیق این پدیده، جرم پولشویی است.
این جرم از یک طرف بر پایه استفاده از مظاهر توسعه اجتماعی پدید آمده است و از طرف دیگر سند قرآنی بر کهن بودن و منهی بودن آن دلالت دارد.
بیش از دو دهه از توجه قانونگذاران به مساله تطهیر درآمدهای ناشی از جرم یا پولشویی می‌گذرد.
با توجه به اثرات این فرایند در ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه و به ویژه نقش آن در گسترش دیگر جرایم، بهطور خاص جرایم سازمان یافته و با توجه به اینکه در کشور ما این موضوع از سابقه مطالعاتی گسترده و عمیقی برخوردار نمی‌باشد

منبع : جرم پولشویی

نویسنده:

تاریخ: سه شنبه 25 تیر 1398 ساعت: 11:48

نظرات(0)

تعداد بازديد : 44

به این پست رای دهید:

هدف اصلی این مقاله بررسی انواع بازارهای مالی است.
در این باره ابتدا شناخت انواع بازارها و مفاهیم مربوط به بازار مالی و کارکردهای اقتصادی آن مطرح میشود و در ادامه تقسیم بندی بازارهای مالی مورد ارزیابی قرار گرفته است و در مورد هریک از بازارها مواردی همچون) تعاریف،وظایف بازار،کارکردها و مزایای بازار و نهادها و اوراق بهادار بازار مربوطه و مقایسه برخی بازارها( مورد بررسی قرار میگیرد هدف اصلی این مقاله بررسی انواع بازارهای مالی است.
در این باره ابتدا شناخت انواع بازارها و مفاهیم مربوط به بازار مالی و کارکردهای اقتصادی آن مطرح میشود و در ادامه تقسیم بندی بازارهای مالی مورد ارزیابی قرار گرفته است و در مورد هریک از بازارها مواردی همچون) تعاریف،وظایف بازار،کارکردها و مزایای بازار و نهادها و اوراق بهادار بازار مربوطه و مقایسه برخی بازارها( مورد بررسی قرار میگیرد بازارهای مالی می‌توانند تقریبا در هر کشوری در جهان یافت شوند.
بیشتر بازارهای مالی دارای دوره‌های سنگین تقاضا و معامله اوراق بهادار هستند.
در این دوره‌ها، قیمت‏‌ها ممکن است از استاندارد خود فراتر روند.
عکس قضیه نیز در اینجا صادق است، سقوط بازارها ممکن است باعث کاهش قیمت‏‌ها از ارزش ذاتی خود، براساس سطوح تقاضا یا سایر نیروهای اقتصاد کلان مثل نرخ مالیات، تولید ملی یا سطوح اشتغال شود.
نظام مالی کشورها می‌تواند بر یکی از دو محور بازار پول و سرمایه قرار داشته باشد.
در کشورهای توسعه یافته، بازار سرمایه در کانون ساختار مالی قرار دارد و نظام مالی مبتنی بر اوراق بهادار در این کشورها غالب می‌باشد.
در مقابل در بیشتر کشورهای در حال توسعه بازار پول محور تامین مالی است.
در چنین نظام‌‌هایی بانک ها، همچون سازمان‌‌هایی فراگیر عمل می‌کنند و شرکت‏‌ها برای تامین نیاهای خود تا حد زیادی به نظام بانکی وابسته اند. با توجه به اهمیت بازارهای مالی در جذب سرمایه‏‌‌های داخلی و خارجی در این بخش به توضیح مختصری از بازارهای مالی پرداخته می‌شود.

منبع : بازار مالی

نویسنده:

تاریخ: سه شنبه 25 تیر 1398 ساعت: 11:43

نظرات(0)

تعداد بازديد : 35

به این پست رای دهید:

به راستی علت و رمز این همه پیچیدگی چیست؟ آیا علت «اختلافات و تعارضاتی است که در مدارک مربوط به این مسیله وجود دارد و به همین جهت در تشخیص حقیقت این قیام نظرهای متضادی اظهار شده است ؟» . البته جای تردید نیست که از این واقعه و رویداد بزرگ و سرنوشت ساز تاریخ صدر اسلام گزارش‏‌‌های موثق و قابل اعتمادی که همه‏ی زمینه ها، اسباب، مقتضیات، علل و نیز تقدم و تاخر زمانی حوادث را به درستی و دقت منعکس کرده باشند در دست نیست; و از این رو کار پژوهشگر امروزی، که به دیده‏ی تحلیل- و نه صرفا نقلی و روایی و وصفی- بدان می‌نگرد، با مشکلات و موانعی جدی و اساسی مواجه می‌شود; اما حقیقت آن است که علت این پیچیدگی تنها اختلافات و تحریفات و جعلیات فراوان در اسناد و مدارک برجای مانده از این واقعه نیست.
و بررسی قیام حسینی از این منظر؛ با توجه به وظایف گسترده امامان( ع) در‌ عرصه تبلیغ دین، مبارزه با بدعت‌ها و انحرافات و برپایی حکومت اسلامی از یک سو‌، و از سوی دیگر، حرکت‌ ارتجاعی‌ ایجاد شده درجامعه اسلامی بعد از پیامبر اکرم( ص) که زنده کردن تعصبات قبیله‌ای و نژادی، تقسیم غیر عادلانه بیت‌المال و حیف و میل آن، خویشاوند سالاری، تحریفات عقیدتی و سرکوب معترضان، علایم و نشانه‌های آن‌ بود؛ این نتیجه را می‌دهد که وظیفه شرعی همان بود که امام حسین( ع) عمل کرد.
به گواهی‌ اسناد‌ تاریخی، سران این حزب هیچ اعتقادی به اسلام و اصول آن نداشتند قیام امام حسین( ع) و حادثه عاشورا از دیرباز تاکنون مورد توجه تحلیل‌ گران واقع شده اما عدم توجه به ریشه‏‌‌های این رخداد و یکسویه نگری‌ به این نهضت و نیز‌ عدم‌ تجزیه و تحلیل و مدارک و شواهد تاریخی موجب فراهم شدن شبهاتی از جانب دشمنان اهل بیت درباره حقانیت و مشروعیت این قایم شده.
ازجمله مبانی فقهی این قیام مسیله امر به معروف و نهی از منکر است که باتوجه به محوریت آن در قیام امام‌ حسین‌( ع )، شرایط و مراتب این دو فریضه ارایه و منطبق بر قیام آن حضرت( ع) شده است.
حرکت مشروع امام حسین( ع) و همچنین نوع حکومت یزید و طریقه بر مستند نشستن او، این حق را‌ به‌ امام( ع) میدهد که از بیعت با یزید استنکاف ورزد و درمقابل حکومت جایرانه اش بایستد و انجام این امر خطیر در پس پرده تقیه ممکن نخواهد بود و به یقین میتوان‌ گفت‌ اجرای‌ این دو فریضه مهم، قیام‌ امام‌ حسین‌( ع) را به الگویی کامل برای مبارزه با استبداد و ظلم، تبدیل ساخته است که در همه امصار و اعصار قابل تاسی میباشد.

منبع : ابعاد تاریخی ـ تحلیلی قیام عاشورا

نویسنده:

تاریخ: سه شنبه 25 تیر 1398 ساعت: 11:38

نظرات(0)

تعداد بازديد : 32

به این پست رای دهید:

اکراه فشار روانی است که بر یک شخص تحمیل می‌شود که در اثر آن اختیار و آزادی اراده در لحظه ارتکاب آن رفتار سلب می‌شود.
مطابق نظر مشهور فقهی، اکراه در قتل مجوز قتل محسوب نمی‌شود.
این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی تنظیم شد و در بررسی‏‌‌های صورت گرفته این نتیجه به دست آمد که مبانی عدم رفع مسیولیت کیفری از اکراه شوند در حالت اکراه به قتل، قاعده ترجیح بلامرجح و اصل تساوی جان انسان‏‌ها می‌باشد و مبنای رفع مسیولیت کیفری از اکراه شونده به قتل در صورت صغیر یا مجنون بودن وی، قاعده سبب اقوی از مباشر است.
اکراه در قتل غیرمسلمان محقون الدم نمی‌تواند رافع مسیولیت از مباشر باشد و اگر کسی دیگری را اکراه کند که مورث او را بکشد اکراه کننده به عنوان وارث می‌تواند درخواست قصاص مباشر را بنماید.
همچنین اگر فردی به قصد خودکشی دیگری را اکراه به قتل خود کند و شخص مکره مباشرت به قتل وی کند وارث شخص مکره( مقتول) می‌تواند درخواست قصاص کند.
اکراه در قوانین جزایی عبارتست از: "وادار کردن دیگری به انجام یا ترک فعلی که از آن کراهت دارد.
"[١] اکراه در قتل زمانی است که فعل مورد درخواست اکراه کننده جنایت بر نفس و قتل دیگری باشد.
سابقه بحث اکراه در قتل به فقه بازمی‌گردد و فقها غالبا در باب قصاص از کتب خود این فرع را مطرح کرده‌اند.
در قوانین و مقررات جزایی این بحث با تصویب قانون حدود و قصاص در مورخه ۳/۶ /١۳۶١ به قوانین موضوعه راه یافت و ماده ۴ این قانون به اکراه در قتل اشاره داشت و حکم این مورد را بیان می‌نمود.
مسیولیت قصاص در اکراه در قتل دارای حکمی استثنایی نسبت به اکراه در جرایم تعزیری است و به دلیل این امر، بحث اکراه در قتل در ضمن ماده جداگانه‌ای آورده شده‌است که حکم و شرایط اکراه در قتل را می‌توان از آن فهمید.
برخی از فقها ازجمله مرحوم خویی در مبانی تمکله المنحاج در رابطه با قصاص مکره شک نموده و به جواز قتل حکم کرده‏‌اند و فرموده‏‌اند چنانچه مکره بر قتل مرتکب قتل گردد مستحق قصاص نیست و در این مورد حکم به پرداخت دیه کرده و فرموده‏‌اند در چنین فرضی مکره می‌تواند مرتکب قتل شود زیرا که امر دایر است بین ارتکاب قتل( حرام) یا ترک حفظ نفس( واجب) و چون هیچکدام بر دیگری توجیهی ندارد لذا مکره مخیر است و می‌تواند به قتل دیگری اقدام نموده و یا خود را به کشتن دهد.

منبع :  اکراه در قتل

نویسنده:

تاریخ: سه شنبه 25 تیر 1398 ساعت: 11:34

نظرات(0)

تعداد بازديد : 38

به این پست رای دهید:

در این مقاله دیدگاه ایمان گرایانه غزالی و آثار و دلالت‏‌‌های این دیدگاه در تربیت دینی بررسی شده است.
بدین منظور، نخست منطق ترجیح موضع ایمان گرایی بر سایر رویکردهای تربیت دینی تشریح شد.
سپس، با تکیه بر پیشینه فکری غزالی در باب اشاعره، تصوف، و مخالفت او با فلسفه، تصریح شد که غزالی انسان‏‌ها را از یک دیگر متفاوت می‌داند و این تفاوت سبب می‌شود که هر فردی برای پذیرش باور توجیه‏‌‌های گوناگونی داشته باشد.
در این مقاله، تربیت دینی براساس سه گروه بررسی و مشخص شد: عوام، خواص اهل برهان، خواص اهل عرفان.
و از آن جمله است ابو حامد امام محمد غزالی که بااندیشه‏‌‌های انقلابی خود پیشوای تحولی شگرف در افکار فلسفی، دینی و عرفانی بشمار می‏آید.
تربیت از دیدگاه غزالی موضوع تربیت از نظر غزالی، انسان و مقصد نهایی تربیت، کمال اخلاقی است که هدف غایی دین مبین اسلام در هدایت انسان به سوی الله است و بر این اساس وی تربیت را تضمینی برای سعادت دین و دنیا می‌داند و معتقد است که باید:برای آسایش بشر تا ممکن می‏شود فکری بهتر از جنگ و غوغا کرد و نخست خویشتن و سپس دیگران را از راه تعلیم و تربیت مهذب ساخت.
( ١) غزالی چهل سال در دریای حکمت نظری، فقه، کلام، اصول و فلسفه غوطه خورد، لیکن در آرزوی خود را نیافت، اما آنگاه که توفان انقلاب روحی او فرو نشست، خود را در ساحل امن ولایتناهای حکمت عملی دید که اخلاق بخشی از آن است.
هدف پژوهش حاضر بررسی فلسفه ابوحامد غزالی و استخراج آرای تربیتی وی است.
بدین منظور سعی شده با استفاده از منابع موجود و در دسترس، افکار و روش فلسفی غزالی بررسی شده و با روشن ن ساختن مبانی فلسفی او بتوان جایگاه فلسفه اسلامی را در مقایسه با فلسفه یونانی و غرب شناخت و همچنین مشخص کرد که آرای دانشمندان اسلامی درباره تربیت و به خصوص تربیت کودکان تا چه اندازه در زمان حاضر کاربرد داشته و مورد تایید نظریات تربیتی معاصر می‌باشد.
نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که روش فکر و فلسفه غزالی با وجود اینکه با دیگر فیلسوفان مسلمان و فیلسوفان غرب شباهت‌‌هایی دارد، منحصر به فرد است؛ چرا که وی با شک بنیادی خود و با تکیه بر متون و اعتقادات اسلامی بسیاری از آرای فیلسوفان و حتی فیلسوفان اسلامی را مورد انتقاد قرار داده و با باریک بینی دینی و محور قرار دادن قرآن و سنت بر ضد آنها اقامه دلیل کرده است.

منبع :  دیدگاه امام محمد غزالی در رابطه با هستی شناسی و دلالت های تربیتی

نویسنده:

تاریخ: سه شنبه 25 تیر 1398 ساعت: 10:45

نظرات(0)

تعداد بازديد : 37

به این پست رای دهید:

کارآفرینی به عنوان مهمترین ابزار تولید شغل و کاهش بیکاری همواره مورد توجه پژوهشگران و سیاستگذاران کشور اهمیتی فزاینده یافته است.
با وجود تحقیقات گوناگونی که در حوزه مذبور انجام شده، هنوز این سوال مطرح می‌باشد که آیا کارآفرینی قابل آموزش است؟ با توجه به اهمیت موضوع فوق الذکر، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش در کارآفرینی می‌باشد.
هوش، مرکز کنترل، خلاقیت و عزت نفس تحت تاثیر اقدامات آموزشی دستخوش تغییر می‌شوند، بنابراین، کارآفرینی به عنوان یک متغیر مرتبط با این مفاهیم نیز نمی‌تواند مستقل از آن باشد.
این آموزش در خصوص شناسایی فرصت ها، ارایه ایده‏‌‌های خلاقانه، تعیین منابع لازم، مواجهه با ریسک پذیری، جهت داری به تفکر خلاق و انتقادی، مهارت سازی، توسعه نگرش‏‌ها و تغییر رفتارها خواهد بود.
کارآفرینی با توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور‌ها رابطه تنگاتنگی دارد و امروزه یکی از شاخص‌های توسعه در کشور‌های رو به رشد محسوب می‌شود.
شواهد نشان می‌دهندکه آموزش‌های رسمی در کشور ما به دلیل ضعف‌های ساختاری بستر مناسبی برای کسب تخصص و پرورش نیرو‌های کارآفرین به وجود نمی‌آورد.
از طرف دیگر کارآفرینان و نیرو‌های مستعد و خلاق نیز به دلیل نبود یک نظام کارآمد آموزش کارآفرینی نمی‌توانند به کار خود ادامه دهند.
براساس پژوهش‌ها، آموزش کسب‌وکار و فرهنگ کارآفرینانه، گسترش مراکز تحقیق و توسعه کارآفرینی، برگزاری کارگاه‌های آموزش کارآفرینی دیجیتالی و .
کارآفرینی یک شغل نیست بلکه بخشی از هویت شما است.
برای کارآفرین شدن باید ریسک‌پذیر و دارای ایده‌های جدید باشید.
به ‌عبارت دیگر، باید ذهن خود را با طرز تفکر جدید پرورش دهید.
ممکن است شما هم از خودتان پرسیده باشید چه موقع امن‌ترین زمان برای راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار جدید است؟ واقعیت این است که یک کارآفرین، هیچ‌ موقع این سوال را نمی‌پرسد؛ زیرا چیزی به نام امن‌ترین زمان وجود ندارد.
کارآفرینان نگاه متفاوتی به کسب‌و‌کار دارند و خارج از عرف معمول فکر می‌کنندخیال برخی بر این است که در کارآفرینی ساعات کاری آزادی خواهند داشت و رییس خودشان خواهند بود، هر وقت دلشان بخواهد سر کار می‌روند و حساب بانکی شان بهطور معجزه آوری پر خواهد شد.
درحالیکه این تصورات نادرست است.
تا زمانی که آنها برای او کار و از خدمات او استفاده کنند کارآفرین نیز وجود خواهد داشت.

منبع :  آموزش کارآفرینی

نویسنده:

تاریخ: سه شنبه 25 تیر 1398 ساعت: 10:41

نظرات(0)

تعداد بازديد : 42

به این پست رای دهید:

تمایز فردی و شناسایی گروهی به عنوان مکانیسم‏‌‌های هویت اجتماعی مطرح می‌شوند که ویژگی‏‌‌های هویت جمعی و فردی را منعکس می‌کند، که تاثیرات افتراقی رهبری تحول گرا بر نتایج عملکردی را پی ریزی می‌کند.
این مدل با داده‏‌‌های مربوط به یک نمونه ۲۵۰ کارمندی آزمایش شده و مدیران آنها در پنج بانک در جمهوری خلق چین کار می‌کنند.
علاوه بر این، تمایز فردی ارتباط میان رهبری تحول گرای مبتنی بر فرد و رفتار خلاقانه را میانجی گری می‌کند، درحالی که شناسایی گروهی ارتباط میان رهبری تحول گرای مبتنی بر گروه و OCBs افراد و گروه‏‌ها را میانجی گری می‌کند.
لازمه تغییر و تحولات مستمر سازمانی در محیط‏‌‌های پویا و در حال تغییر امروز، وجود راهبرانی بصیر، راهبردی یا به عبارت روشن تر، رهبران تحول آفرین است.
به دلیل توجه فزاینده به عامل رهبری در ایجاد تحولات و عملکرد سازمانی در سطح دنیا و نقش آن در یادگیری سازمانی، در این تحقیق سعی بر آن شده است که رابطه بین رهبری تحول آفرین و عملکرد سازمانی با نقش تعدیلگری یادگیری سازمانی مورد بررسی قرار گیرد.
شرکتها با نوآوریهای بیشتر، در پاسخگویی به تغییرات محیطی و توسعه تواناییها جهت دستیابی به عملکرد بهتر، موفق‌تر عمل می‎نمایند.
یکی از این عوامل موثر بر نوآوری در سازمان، رهبری می‌باشد.
رهبری تحول گرا در زمان‏‌‌های مورد نیاز برای تغییر، بیشترین کاربرد را دارند.
رهبران تحول گرا دغدغه تحول سازمانها و افراد را دارند و بر کارکنان سازمان و پیروانشان تاثیر بسزایی می‌گذارند تا تعهد آنها را نسبت به چشم انداز سازمان افزایش دهند.

منبع : رهبری تحول گرا

نویسنده:

تاریخ: سه شنبه 25 تیر 1398 ساعت: 10:34

نظرات(0)

تعداد بازديد : 44

به این پست رای دهید:

یکی ازاهداف اساسی هرنظام اموزشی تربیت انسان‏‌‌های هشیار و اگاهی است که تفکر خود را برپایه استدلال صحیح و منطق بنا نهاده دربرخورد با دنیای پیرامون خویش با اندیشه‌ای جامع و عمیق جوانب مختلف امور را بررسی نموده و ازقابلیت انعطاف بالایی درمواجهه با مسایل زندگی برخوردارند و به عبارتی دارای ذهن فلسفی هستندبدین منظور لازم است تربیت اندیشه فلسفی را مدنظر قرارداده و به پرورش قدرت تفکر و استدلال توجه نمود دراین راستا درپژوهش حاضر به بیان مفهوم تربیت فلسفی و هدف آن ذهن فلسفی و ابعاد آن جامعیت تعمق و انعطاف پذیری ذهنیت فلسفی درمدیران اموزشی و معلمان تاثیر ذهنیت فلسفی برعملکرد دانش آموزان رابطه‏ی عناصر برنامه درسی و تربیت فلسفی پرداخته‌ایم روش تحقیق مورداستفاده دراین پژوهش روش توصیفی تحلیلی است پیشرفت ابعاد گوناگون جامعه بشری، در گرو خلق اندیشه‌های نو می‌باشد.
ذهن فلسفی به مدیر و کارکنان بینش و دانشی می‌دهد تا بتواند در مواجه با مسایل سازمان از تنگ نظری، خود محوری و یک جانبه نگری مصون بمانند.
مدیران به‌عنوان گردانندگان اصلی سازمان‌ها، نقش مهمی در بهبود فعالیت‌های سازمانی ایفا می‌کنند.
سازمان همواره با شرایط مختلفی مواجه می‌‌‌‌‌شود و هر لحظه، نیاز به تصمیم‌گیری به‌موقع و سنجیده دارد.
همچنین برخورد درست و اصولی مدیران با این مسایل، مستلزم برخورداری از تفکری خلاق و پویاست.
اسمیت از این نوع تفکر، تحت عنوان «ذهنیت فلسفی» نام می‌‌‌‌‌برد.
وی معتقد است ذهنیت فلسفی، الگویی از تفکر با سه بعد جامعیت، تعمق و انعطاف‌پذیری است.

منبع : ذهنیت فلسفی

نویسنده:

تاریخ: سه شنبه 25 تیر 1398 ساعت: 10:30

نظرات(0)

تعداد بازديد : 42

به این پست رای دهید:

ليست صفحات

تعداد صفحات : 14