آمار
ورود کاربران
هر اختلالی که در آن موفقیت تحصیلی فرد، با توجه به سن و آموزش و هوش و یا براساس آزمونهای معیار خواندن و نوشتن و محاسبه، از آنچه انتظار میرود بسیار کمتر باشد، اختلال یادگیری[۱] توصیف میشود.
اصطلاح اختلال یادگیری، از نیاز به تشخیص و خدمت به دانشآموزانی برخاستهاست که بهطور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند و در عین حال درچهارچوب سنی کودکان استثنایی نمیگنجند.
پس با توجه به مشخصات کلی این دانشآموزان، میتوان آنها را در گروه جدیدی به نام دانش آموزان با اختلال یادگیری قرار داد و گفت این دانش آموزان در یک یا چند فرایند روانی که به درک کردن با استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط میشود، اختلال دارند که این اختلال میتواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام محاسبات ریاضی ظاهر شود.
دانش آموزان مبتلا به این مشکل، نیازمند آموزش ویژهای هستند که بنا بر نظر امز باید با تمرینهای مخصوص، غیرمعمول و با کیفیتی غیرعادی سر و کار داشته باشند.
این امر جدا از شیوههای آموزشی و منظمی است که اکثر کودکان از آن استفاده میکنند.
وظیفهٔ کارشناسان در این زمینه، این است که عهدهدار جبران ناتوانی یادگیری به خصوص کودک به صورت آموزش انفرادی یاگروههای کوچک باشند.
انواع اختلالات یادگیری شامل اختلالاتی میشود که هر کدام، یکی از عملکردهای افراد را در زمینههایی مثل خواندن، نوشتن و یا ریاضیات تحت تاثیر قرار میدهند.
دانش آموزان مبتلا به این ناتوانیها بسیار کمتر از آنچه از سن و سطح هوشی آنها انتظار میرود موفق میشوند.
دانش آموزان مبتلا به این ناتوانی ها، بدون کمکهای ویژه، معمولا ضعیف عمل میکنند، دوستان و اعضای خانواده آنها را ناتوان میدانند و در نتیجه عزت نفس و انگیزه آنها بسیار پایین است.
همچنین، ترک تحصیل در کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری بیشتر است و این افراد در عملکرد شغلی و اجتماعی خود نیز دچار مشکل میشوند.
این مهارتها شامل آنهایی هستند که برای خواندن ٬ نوشتن ٬ گوش دادن ٬ صحبت کردن و یا محاسبات مورد نیاز هستند.
این مشکلات میتواند در نتیجه اختلالات یادگیری باشد.
اختلال یادگیری به شرایطی گفته میشود که در آن عملکرد تحصیلی کودک پایینتر از سطحی است کیه از او انتظار میرود.
اما نکته قابل توجه این است که کودکانی که عملکرد ضعیفشان بیه دلیل ناتوانیهای ذهنی ٬ مشکلات هیجانی و عاطفی و مشکلات بینایی و شنوایی است ٬ در زمره اختلالات یادگیری جای نمیگیرند.
منبع :مقاله اختلالات یادگیری
کمرویی پدیدهای است که در بسیاری از افراد جهان به صورت طیفی از حالات خفیف تا شدید خجالتی بودن، مشاهده میشود.
افرادی که با کمرویی دست و پنجه نرم میکنند، آن را معضلی میدانند که برایشان بسیار آزار دهنده است و به عنوان یکی از مهمترین عوامل شکست در زندگیشان نقش دارد.
... افراد کمرو معمولا از اجتماع دوری میکنند، در بیان خواستههای خود با مشکل روبرو میشوند و در ابراز وجود ناتوان هستند.
کودکان کمرو نیز با همسالانشان وارد گفتگو و بازی نمیشوند.
کمرویی نوعی معلولیت اجتماعی است و اگر درمان نشود ممکن است به صورت بیماری در آید .
بعضی فکر میکنند کمرویی افراد نشانه ادب ومتانت و سنگینی آنهاست و کمرویی را برای دختران نشانه عفت وحیا میدانند در صورتی که کمرویی برای هر دو جنس یک معلولیت اجتماعی است .
کم رویی پدیدهای جهانی است.
پایه ایترین یافتهی تحقیقات، راجع به کم رویی رایج، کاملا گسترده و جهانی است.
روان شناسان در تعریف میگویند: «کسی کم رو است که فاقد جرات است» یا به عبارتی کسی که تحت تاثیر فلج روانی قرار گرفته است.
تاثیر کم رویی در توجهات است در «فعالیتهای بدنی» و در «فعالیتهای فکری» و فعالیتهای «احساسی».از نظر علم روانشناسی کمرویی به نوعی اضطراب درونی گفته میشود که در مقابله با دیگران بروز پیدا میکند چنانچه این اتفاق پیش بیاید شما قادر به صحبت یا کار کردن در جمع یا گروهی نخواهید بود پس با ما همراه شده تا راههای " درمان کمرویی" را به خوبی فرا بگیرید.
منبع : مقاله کمرویی
مهارت و ابزار لازم برای ارتکاب جرم.
این علل عبارتند از: ١- خلاهای قانونی.
۲- عدم هماهنگی دستگاههای مرتبط .
۵- غرور و خودخواهی و کنجکاوی افراد.
در این رهگذر روشهای پیشگیری همانند خود جرم،گونههای متعددی را شامل میشوند،گونههایی که حسب مورد ابعادی فردی،اجتماعی،اخلاقی،فرهنگی و آموزشی و در گام نهایی کیفری به خود میگیرند،به واقع آن گاه که شیوههای غیر کیفری از حفظ ارزشها ناتوان هستند،از قویترین ابزار یعنی کیفر استمداد میشود،بدین معنا که قوانین کیفری وضع میگردند و مرتکبان اعمال مجرمانه مجازات میشوند، تا از بزهکاریهای آتی مجرم متحمل کیفر و سایر افراد جامعه جلوگیری به عمل آید و در همین نقطه است که پیوند بازدارندگی و پیشگیری،جشن گرفته میشود.
حمایت از بزه دیدگان بالقوه جرایم، ایجاد احساس امنیت عمومی از طریق حضور در سطح شهر و اماکنی که احتمال وقوع جرم در آن وجود دارد دریافت گزارشهایی راجع به ارتکاب یا احتمال ارتکاب جرایم، حضور در صحنههای جرم یا محتمل به بزهکاری – ارایه خدمات مشاوره و راهنمایی به شهروندان در زمینههای امنیتی و پیشگیری از جرایم – ارایه برنامهها و طرحهای امن سازی محلهها و محیطهای خاص شهری در مقابل مجرمان حرفه ایی – ارایه پیشنهادات علمی و سازنده برای اصلاح ساختارهای جرم خیز و تصویب قوانین متناسب به مقامات ذیصلاح،تهیه آمار جرایم اعم از شروع به جرم، جرایم تام،عقیم و محال به تقکیک جرایم علیه اشخاص اموال و امنیت.
هدف پیشگیری اجتماعی از جرم ایجاد هماهنگی میان نهادهای مربوط در زمینه مقابله با عوامل اجتماعی جرم است.
این عوامل اجتماعی جرم میتواند شامل نابرابری در بهره مندی از فرصتها و امکانات، فقر، بیکاری و .
.. باشد تا کوشش برای ایجاد محیط مساعد به منظور رشد فضایل اخلاقی و تقویت باورهای دینی، کمک به تاسیس و تقویت نهادهای غیر دولتی، انجمن ها، تشکلهای مردمی و .
... پیشگیری از جرم و توسعه فرهنگ پیشگیری مشارکتی و جلب مشارکتهای مردم برای سرمایه گذاری نیز در مقوله پیشگیری اجتماعی جای میگیرد.
منبع : مقاله پیشگیری از جرائم
افرادی که خودکنترلی دارنند میتوانند آنچه میخواهند را تعدیل کنند تا اطمینان یابند که افراط یا تفریط نمیکنند.
سنت توماس آکوویناس( St Thomas Aquinas) که یک فیلسوق و دین شناسی قرون وسطایی بود، گفت که افراد خدکنترلگر میتوانند "زندگی خود را حفظ کنند".
واکلر، سه مرحله آموزش خودکنترلی برای رسیدن به منبع کنترل درونی به دانشآموزان را به شرح زیر ذکر کرد: مرحله اول: مرحلهاول شامل اداره رفتار دانشآموز از طریق معلم است.
معلم با استفاده از روشهای تقویت مثبت، محروم کردن، جریمه کردن، رهنمود دادن و حذف پاداش بعد از بهبود رفتار و همچنین با استفاده از روش الگوسازی و تمرکز دانشآموز بر رفتارهای مثبت و منفی همسالان، میتوانند رفتارهای نامناسب دانشآموزان را تغییر دهند.
وجود مهارتهای خودکنترلی دانشآموزان، یکی از مهمترین عوامل موفقیت آنها در جامعه است که منجر به سازگاری و تطابق فرد با محیط و اجتماع میشود و افراد را به میزان لازم به استقلال و مسیولیتپذیری میرساند.
مرحله سوم: آموزش شیوههای حل مساله و آموزش خود تعلیمی به دانشآموزان.
منظور از خودنظارتی، حفظ توجه فعال به رخداد افکار و رفتارهای هدفمند خاص است.
تراژدیهای یونان باستان، آکنده از پندارههای درماندگی بشر در برابر خدایان و یا سرنوشت بود.
نمایشنامههای شکسپیر، هم نمایشگر سرنوشت محزون از پیش تعیین شده، و هم نمایانگر ارادهی آزاد است.
جامعه شناسان آن را به عنوان خودمختاری در برابر خود بیگانگی و یا ناتوانی نام بردهاند و روانشناسان از آن به عنوان رفتارگرایی در برابر ذهن گرایی نام برده اند.
نیچه[۲]، قدرت را مهمترین پدیده روان شناختی نامیده است و آدلر[۳] در نظام روانشناسی فردی خود بیان کرده است که مبارزه کردن برای کنترل شخص بر سرنوشت خود، مهمترین انگیزش است و هر شخص بدون احساس چنین کنترلی دچار عقدهی حقارت، خواهد بود و ممکن است درصدد جبران بیش از حد تلاشهای خود برای رسیدن به حس کنترل یا غلبه باشد.
این سازه، در مطالعات مربوط به انگیزش، به گونه فزایندهای اهمیت نظری و علمی بدست آورده است.
سازه خود کنترلی ریشه در نظریهی یادگیری اجتماعی دارد.
در این نظریه، تقویت به عنوان تعیین کنندهی رفتار شناخته شده است و ادراک فرد در مورد منبع این تقویت عنصری اساسی در تعیین رفتار است.
بدین معنی که در هر رفتاری این دو ارزش( دو قطب) نمیتواند با هم وجود داشته باشند.
این متغییر دو قطبی خود کنترلی درونی در مقابل خود کنترلی بیرونی است.
منبع : مقاله خودکنترلی
مدیریت ارتباط با مشتری( به انگلیسی: CRM- Customer Relationship Management) به همه فرایندها و فناوریهایی گفته میشود که در شرکتها و سازمانها برای شناسایی، ترغیب، گسترش، حفظ و ارایه خدمات بهتر به مشتریان به کار میرود و شامل مدیریت انواع شیوههایی است که مشتری جهت ارتباط با سازمان استفاده میکند.
اصول مدیریت ارتباطات مشتری، چگونگی ایجاد موفق یک سیستم و اجرای آن را برای مدیریت ارتباطات مشتریان از شروع و اجرای اولیه یک چنین سیستمی تا نگهداری آن در زمانهای مختلف را بیان میکند.
[۲] بنابراین این مفهوم میتواند برای اشاره به: مجموعه کاملی از فرایندها و تکنولوژیها برای مدیریت ارتباط با مشتریان فعلی و بالقوه و دستاندرکاران کسب و کار در بازاریابی، فروش و خدمات، صرف نظر از نوع مسیرهای ارتباطی با مشتریان، راهبردی تجاری جهت انتخاب و مدیریت مشتریان برای بهینه کردن و بالا بردن ارزش شرکت و همچنین فروش در دراز مدت است.
مدیریت ارتباط با مشتری، استراتژی جامع کسب و کار و بازاریابی است که فناوری، فرایندها و تمامی فعالیتهای کسب و کار را حول مشتری یکپارچه میسازد یا منظام اطلاعاتی یکپارچه که برای برنامهریزی، زمانبندی و کنترل فعالیتهای قبل و بعد از فروش سازمان و با هدف توانمندسازی مشتریان جهت تعامل با سازمان از طریق ابزارهای متعددی چون وب سایت، تلفن و غیره به کار میرود.
بنابراین مدیریت ارتباط با مشتری مستلزم رویکردی سازمانی ودر تمام سطوح کسب و کار است همه فعالیتهای روزمره کسب و کار با مشتریان سرو کار دارند بنابراین فراهم آوردن سیستمی که این وظایف را بهبود ببخشد برای موفقیت امر حیاتی است.
هدف مدیریت ارتباط با مشتری توانمند ساختن مشتریان جهت تعامل با شرکت از طریق نقاط تماس مثل وب، تلفن، فکس، ایمیل، مجلات، نمایشگاها، شبکههای اجتماعی مثل تلگرام و… دریافت و ارسال خدمات مشتری است.
مدیریت ارتباط با مشتری یک مفهوم یا استراتژی دقیق برای تقویت روابط با مشتریان و در عین حال کاهش هزینه و افزایش بهرهوری و سودآوری در تجارت است.
یک سیستم CRM ایدهآل، مجموعهای متمرکز از تمام منابع داده یک سازمان است و یک دیدگاه اتمیستی( جزیی) زمان واقعی از اطلاعات مشتری را فراهم میکند.
معمولا یک سازمان شامل بخشهای مختلفی است که عمدتا بهطور مستقیم یا غیرمستقیم به اطلاعات مشتری دسترسی دارند.
یک سیستم CRM این اطلاعات را بهطور مرکزی جمعآوری میکند، آن را بررسی میکند و سپس آن را در همه بخشها در دسترس قرار میدهد.
منبع : مقاله مدیریت ارتباط با مشتری
مدیریت استعداد به پیشبینی سرمایه انسانی مورد نیاز یک سازمان برای رسیدن به اهدافش و برنامهریزی برای پاسخ درخور به این نیاز اشاره دارد.
محبوبیت این رشته با انتشار پژوهشی از مککینزیاند کامپنی در سال ۱۹۷۷ میلادی[۱] و چاپ کتابی در سال ۲۰۰۱ یا عنوان «جنگ بر سر استعداد» افزایش یافت.
مدیریت استعداد از مهارتهایی است که امروزه شرکتها و مدیران برای استخدام نیروهایی متناسب با فرصتهای شغلی هر سازمان، به آن نیاز دارند.
این برنامه، مدیران را قادر میکند با سرمایه گذاری بلندمدت در زمینهی پرورش استعدادهای افراد و آموزش مهارتهای لازم به آنان، در فرایند یافتن نیروی کار متخصص سریعتر و موفقتر عمل کنند و در زمان خود نیز صرفهجویی کنند.
علت این است که تعداد متقاضیان در مشاغل گوناگون زیاد است، اما مهارتهای این افراد بعضا با فرصتهای شغلی موجود در سازمانها متناسب نیست.
برنامهی جامع مدیریت استعداد میتواند بهنفع هر دو گروه باشد: هم متقاضیان مشاغل و هم سازمانهایی که بهدنبال نیروی جدید برای استخدام هستند.
اگر مدیریت استعداد و مدیریت منابع انسانی را بهطور دقیق و جزیی نشناسید، احتمالا این دو را با یکدیگر اشتباه خواهید گرفت.
مدیریت استعداد با مدیریت منابع انسانی یک مفهوم واحد نیستند، اما در بخشهای مختلف خود همپوشانیهای فراوانی دارند.
این دو به نوعی خواهرخوانده یکدیگرند و بسیار به هم شباهت دارند.
اگر فکر میکنید مدیریت منابع انسانی سازمان شما، نسبت به حوزه و نوع فعالیت شما، در مسیر درستی قرار ندارد یا این مدیریت نسبت به اهداف سازمان شما به شکل مناسبی پیش نمیرود، شما با مشکل مدیریت استعداد در سازمان مواجه هستید.
اما مدیریت استعداد چیست و به چه صورت با مدیریت منابع انسانی که میشناسیم ارتباط دارد؟ در ابتدا تعریفی ساده و مشخص از این مفهوم ارایه خواهی کرد تا بعد از آن بتوانیم با به کارگیری بهینه آن، سازمان خود را به روی ریل پیشرفت برگردانیم.
منبع : مقاله مدیریت استعداد
دولت الکترونیک( به انگلیسی electronic government) به استفاده از فناوری اطلاعات برای تحقق سیاستهای نظام اداری اطلاق میشود.
دولت الکترونیک همچنین به عنوان یک حوزه مطالعاتی از سوی پژوهشگران صورت بندی شدهاست.
[۲] با اینکه پژوهشها نشان میدهد که دولت الکترونیک در ایران در سالهای انتهایی ریاست جمهوری سید محمد خاتمی خیلی جدی گرفته شد، اما در سالهای بعدی طرحهای راهبردی تا حدی کنار گذاشته شدند و در حال حاضر ایران به لحاظ شاخصهای حکومت الکترونیک در میان کشورهای جهان و حتی منطقه جایگاه شایستهای ندارد.
[۳] ارزیابیهای انجام گرفته از شاخص دولت الکترونیک در میان ۱۹۰ کشور دنیا حاکی از آن است که ایران با کسب ۴ هزار و ۸۷۶ امتیاز در رتبه ۱۰۰ جهان قرار دارد.
مفهوم «دولت الکترونیک»( برگردان فارسی عبارت Electronic Government یا همان E-Government) به استفاده از دستگاههای ارتباطی الکترونیکی، رایانهها و اینترنت بهمنظور ارایهی خدمات عمومی به شهروندان و دیگر افراد حاضر در یک کشور یا منطقه اشاره دارد.
درواقع خدماتی که دولت الکترونیک ارایه میدهد، اشکال مختلفی بهخود میگیرد؛ ازجمله «تعاملات دیجیتالی بین شهروندان و دولت»( C۲G )، «تعاملات دیجیتالی بین یک دولت با دیگر سازمانهای دولتی»( G۲G )، «تعاملات دیجیتالی بین دولت و شهروندان»( G۲C )، «تعاملات دیجیتالی بین دولت و کارمندان»( G۲E) و نهایتا «تعاملات دیجیتالی بین دولت و کسبوکارها»( G۲B ). در ادامهی مقاله، این مفاهیم را بیشتر مورد بررسی قرار خواهیم داد.
دولت الکترونیک استفاده سهل و آسان از فناوری اطلاعات به منظور توزیع خدمات دولتی به صورت مستقیم به مشتری، به صورت ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته میباشد.
ارایه خدمات به صورت الکترونیکی مستلزم برقراری ارتباط دوسویه با استفاده از امکانات فاوا جهت تعامل با شهروندان، صاحبان کسبوکار، دیگر سازمانهای دولتی، کارکنان دولت و نهادهای غیردولتی میباشد.
چنانچه سایر قوای سهگانه و نهادهای غیردولتی حاکمیتی، ارایه خدمات به ذینفعان و طرفهای تعامل خود را به صورت الکترونیکی به انجام برسانند آنگاه دولت الکترونیکی به حکمرانی الکترونیکی ارتقا مییابد.
منبع : مقاله دولت الکترونیک
تعاریف مختلفی برای مدیریت دانش وجود دارد اما تعریف بالا به این دلیل انتخاب شده است که بعضی از مهمترین جنبههای هر برنامهی موفق مدیریت دانشی را مشخص میکند: صریح – آشکارسازی فرضیات؛ کدگذاری اینکه کدامیک شناختهشده هستند؛ سیستماتیک – واگذار کردن امور به بخت و اقبال باعث کسب منفعت نمیشود.
لازم به ذکر است که دانش، هم دربرگیرندهی دانش ضمنی( در ذهن افراد) و هم دانش صریح( کدگذاریشده و بیانشده مثل اطلاعات در پایگاههای داده، اسناد و غیره) است.
یک برنامهی دانشی خوب به فرایندهای توسعهی دانش توجه میکند و هر دو شکل پایهای دانش را منتقل میکند.
روند اوج یافتن نقش دانش، نوآوری و فناوریهای نوین در ایجاد مزیتهای راهبردی و اهمیت یافتن ارزش منابع دانش در اداره سازمانها موجب شده است تا مقوله مدیریت دانش در قلب سیاستهای راهبردی سازمانها جای گیرد.
روش پژوهش حاضر کتابخانهای میباشد.
مدیریت دانش میتواند با یکپارچهسازی سرمایههای دانشی سازمانها در بخشهای مختلف و تاثیرگذاری مستقیم بر مفاهیمی مانند مشتریمداری، یادگیری سازمانی، اعتلای فرهنگ سازمانی، رهبری و تصمیمگیری هوشمندانه، بازطراحی فرایندها، تولید دانش جدید و تبدیل دانش ضمنی به صریح، زمینه ارتقای سطح فعالیتها و رسیدن به اهداف موردنظر را به همراه داشته باشد.
مدیریت دانش، رسیدن به اهداف سازمان با استفاده بهینه از دانش و یا توانایی یك سازمان در استفاده از سرمایه معنوی( تجربه و دانش فردی نزد هر فرد) و دانش دسته جمعی به منظور دستیابی به اهداف خود از طریق فرایندی شامل تولید دانش، تسهیم دانش و استفاده از آن به كمك فناوری است.
مدیریت دانش، راز موفقیت سازمانها در قرن ۲١ است.
دانش، مفهومی فراتر از داده و اطلاعات است.
دانش به مجموعه اطلاعات، راه كار عملی مرتبط با آن، نتایج بهكارگیری آن در تصمیمات مختلف، آموزش مرتبط با آن، نگرش افراد در مشاغل و مسیولیتهای مختلف در ارتباط با آن گفته میشود.
دانش هر نفر، حتی در موردی خاص، ممكن است با دیگران متفاوت باشد.
دانش زیربنای مهارت و تجربه و تخصص هر فرد است.
منبع : مقاله مدیریت دانش
رشد سریع شهرها و توسعه کالبدی آن ها، موجب بروز بحرانهای مختلف در زندگی و نزول کیفیت محیط شهری شده است.
چنانچه هریک از این عوامل، در محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و درنتیجه بر سطح رضایت مندی او از محیط زندگی تاثیرگذار خواهد بود.
هرگاه صحبت از کیفیت محیط میشود توجه و تاکید اصلی همچنان روی ساخت و شکل کالبدی است.
نگرانیهایی از مناسب نبودن کیفیت محیط زیست در اغلب شهرهای ایران وجود دارد.
مشکلات زیستمحیطی یکی از اساسیترین مسایل شهرهای امروزی و حاصل تعارض و تقابل آنها با محیط طبیعی است.
رشد سریع شهرها و توسعهی کالبدی آنها موجب بروز بحرانهای مختلف در زندگی شهری نظیر مشکلات محیطی و نزول کیفیت محیط شهرها شده است.
بحران کیفیت در محیطهای شهری، توجه به رویکردهای موثرتری را که قابلیتهای اجرایی بیشتری داشته باشند، به یک موضوع جدی تبدیل کرده است.
كیفیت محیط شهری یك مفهوم مبهم( مجرد) است كه از عوامل انسانی و طبیعی كه در مقیاسهای متفاوت فضایی عمل میكنند منتج میشود.
به عبارت دیگر، كیفیت محیط شهری یك پارامتر متغیر فضایی و پیچیده است كه از عمكرد فاكتورهای به هم پیوسته ازجمله جزیره گرمایی شهر، توزیع فضای سبز، تراكم ساختمانها، شكل و طرح آنها و كیفیت هوا تشكیل شده است.
به عبارت دیگر كیفیت محیط نه تنها به حوزههای برآورد سازی نیازهای مادی انسان توجه دارد، بلكه همچنین به تامین و ارتقا ظرفیتهای اجتماعی و توسعه اجتماعات، كه بر الگوهای رفتار اجتماعی آنها نیز تاثیر گذار است، توجه دارد( رفیعیان، ۹: ١۳۸۶ ). لنسینگ و مارانز معتقدند كه یك محیط باكیفیت بالا، احساس رفاه و رضایتمندی را به واسطه ویژگیهایی كه ممكن است فیزیكی، اجتماعی و یا نمادین باشد به ساكنانش منتقل میكند.
كیفیت محیط شهری بستگی به كیفیت زیر ساختهای شهر و مدیریت مناسب آنها دارد، و شامل محیط كالبدی( فیزیكی) مانند( مدیریت آب باران، كیفیت هوا، فضای سبز، سروصدا، ترافیك و.
.. )، تسهیلات مربوط به مسكن( تامین آب، برق، گاز، تلفن، بهداشت، دفع فاضلاب و.
..) و محیط اجتماعی( جامعه، استقلال، كنشهای اجتماعی، احساس رضایت و امنیت اجتماعی) میشود.
كیفیت محیط شهری عبارت است از شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و كالبدی- فضایی محیط شهری كه نشان دهنده میزان رضایت و یا عدم رضایت شهروندان از محیط شهری میباشد
منبع : مقاله کیفیت محیط شهری
بهرهوری الگو:انگلیسیProductivity از مفاهیم علم اقتصاد و مدیریت است که چنین تعریف میشود: «مقدار کالا یا خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرژی یا کار هزینه شده بدون کاهش کیفیت یا به این شکل: اثربخشی به همراه کارایی». به دیگر سخن، بهرهوری، عبارتست از، بدست آوردن حداکثر سود ممکن، با بهرهگیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و…به منظور ارتقای رفاه جامعه.
بایستی توجه داشت که واژه بهرهوری با گسترش انقلاب صنعتی و جهت افزایش سودمندی حاصل از نیروی کار، سرمایه و مواردی از این دست گسترش یافت ولی اصطلاح بهرهوری آب در چند ساله اخیر و به دلیل کمبود این ماده ارزشمند گسترش یافتهاست.
یعنی اگر سازمانی بتواند با ثابت نگهداشتن کیفیت، از میزان هزینههای سازمانی خود کم کند، میتواند بگوید بهره وری ایجاد کرده است.
در استاندارد ایزو ۹۰۰١ از بهره وری بسیار گفته شده است و یکی از اهداف استاندارد ایزو ۹۰۰١:۲۰١۵ بالا بردن بهره وری سازمان در حوزه سیستم مدیریت کیفیت است.
اما تعریفی که استاندارد از بهره وری و عوامل کلیدی آن دارد، دو مقوله اثربخشی و کارایی است.
بهرهوری که یکی از مفاهیم اقتصاد است اینگونه تعریف میشود، مقدار کالا و یا خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرژی و یا کار هزینه شده`است.
به دیگر سخن بهرهوری عبارتست از بدست آوردن حداکثر سود ممکن با بهره گیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و…به منظور ارتقا رفاه جامعه است.
بر خلاف پندار برخی افراد بهرهوری فقط برای صنایع نیست بلکه بهره وری سطوح مختلفی دارد و همه افراد در همه سطوح نقش دارند یعنی اینکه افراد میتوانند با تفکر، ابداعات و نوآوریهای خود عملا در چند سطح گوناگون موثر واقع گردند، سطوح مختلف بهره وری عبارتاند از: ۱- سطح فرد ۲- سطح گروه کاری ۳- سطح سازمانی ۴- سطح رشتههای تجاری، خدماتی، صنعتی و یا کشاورزی ۵- سطح بخشهای اقتصادی ۶- سطح ملی و کشوری ۷- سطح جهانی
منبع : مقاله بهره وری